به شخصه متنی که درست تایپ نشده باشه نمیتونه واسم زیاد قابل اعتنا باشه. و این بدان معنا نیست که اصالتی برای قواعد نگارشی قائل باشم. منتها این موضوع خودبهخود اتفاق میافته. وقتی به کسایی که نوشتههاشون رو دنبال میکنم نگاه میندازم٬ میبینم خیلی ناخودآگاه همهشون این موضوع رو رعایت میکنند. کسی که با خوب نوشتن آشنا باشه٬ خودبهخود با خوب خواندن هم آشنائه. و متنهای خوب همیشه درست نوشته میشن. وقتی کسی «میروم» رو «می روم» مینویسه خیلی ناخودآگاه همهی نوشتهش تو ذوقم میزنه. این مسئله ممکنه برای همه مطرح نباشه. ولی برای آدم وسواسیای که با نوشتن سر و کار داشته باشه٬ به شدت مطرحه.
به نظرم خیلی خوب میشه از روی نوشتههای آدما یه سری از ابعاد شخصیتیشون رو شناخت. به شخصه اگه بخوام یه کلیتی از خودم و شخصیت مزخرفم ارائه بدم٬ با معرفی همین وبلاگ و به خصوص کامنتهاش این کار رو انجام میدم. چون خودم رو همین چیزی میدونم که اینجا نوشته شده٬ شاید کمی بداخلاقتر٬ بیحوصلهتر و احمقتر از چیزی که توی نوشتهها به نظر میرسم. حتی در متنهایی که حالت خاصی داره و لحن نوشته٬ مستقیماً نویسندهش رو ابراز نمیکنه هم میشه به واسطهی همون متن به شخصیت و فاز نویسندهش پی برد. چون زبان نوشتار دقیقتره و میشه دقیقتر بررسی و قضاوتش کرد. به غیر از چیزهایی که نوشته میشه٬ از طرز و شکل نوشتن هم میشه خیلی چیزها رو در مورد نویسندهی متن فهمید. به این توئیت نگاه کنید.
از همهی صحبتهای دوستمون که بگذریم و فقط به ادعاش در خصوص بلد بودن یادداشتنویسی توجه کنیم٬ و بعد این ادعا رو با طرز نوشتنش کنار هم بذاریم٬ به این نتیجه میرسیم که دوستمون نه تنها یادداشتنویسی بلد نیست٬ بلکه خالیبندی هم بلد نیست. و کسی که توی این مملکت نه فن و کار خاصی بلد باشه و نه توی دروغ گفتن استعداد خاصی داشته باشه٬ برای پیدا کردن شغل قطعن به مشکل برمیخوره.
البته که این حرفها به این معنی نیست که هر کسی نیمفاصله رو رعایت میکنه٬ پس یعنی نوشتن هم حالیشه. متأسفانه این روزها همه چیز بچهبازی شده و هر چلمنگی -مثه من- هم میتونه چندتا نیمفاصله رو رعایت کنه و چیزی که نوشته رو توی اینترنت و شبکههای اجتماعی منتشر کنه. پس بعد از نگاه کردن به طرز نوشتن که شرط لازم (و نه کافی) برای یه نوشتهی خوب هست٬ برای قدم دوم باید به محتوای متنی که نوشته شده توجه کرد و دید که آیا نویسندهش چیزی حالیش هست یا خیر. و آیا وقت ما ارزش توجه به مزخرفاتش رو داره یا نه. لطفن با چشمان زیبا و شهلاتون به توئیتِ نیمفاصلهدارِ زیر نگاه کنید و بخندید.
من حدس میزنم -انشالله که اشتباه میکنم- که دوستمون علاوه بر اینکه هاوکینگ رو نمیشناسه٬ ذرهای هم با تفاوت Kant و cunt آشنایی نداشته باشه.