خودگویی با میکروفون

شیدا راعی

آری، بدون تردید من تنها مسافری بیش نیستم. زائری بر روی زمین. آیا شما بیش از این هستید؟
گوته- ورتر

archive

با مجی رفته بودم یزد. اون برای پروژه‌ش توی دانشگاه چندساعتی کار داشت و منم برای خودم تاب خورده بودم. مسیر رفت رو من رانندگی کرده بودم و مسیر برگشت رو، روی صندلی عقب خوابیده بودم. مجی گفته بود که داریم می‌رسیم به شهر... ببرمت خونه‌ی خودتون یا میای خونه‌ی ما؟ من خیلی خواب بودم، بهش جواب نداده بودم. بعد دیدم یه جا ایستاد و با یه نفر شروع کرد به حرف زدن. یه پیرمرد بود که آدرس می‌خواست. من هنوز زیر ملافه خواب بودم. از صدای در فهمیدم که پیرمرد سوار ماشین شده. به مجی اصرار کرده بود که مسیرت هست تا یه جایی من رو برسونی؟ و مجی با اینکه مسیرش نبود، سوارش کرده بود. از زیر ملافه‌ی نازک ‌پیرمرد رو می‌دیدم که نشسته صندلی جلو. به حرف‌هاشون توجه نمی‌کردم. خیلی خواب بودم. یهو مجی کوفت روی ترمز و صداش رو برد بالا و گفت: «دستتو... نذار اینجا». انگار پیرمرد بهش یه پیشنهاد داده بوده و دستش رو گذاشته بوده روی خشتک مجی. و مجی دست پیرمرد رو از روی خشتک خودش برداشته بوده و محکم کوبیده بوده روی پای خودش و گفته بوده دستش رو بکشه. صدای مجی خیلی بلند بود و من رو اون عقب از جا پروند. پیرمرد از اینکه فهمیده بود یکی دیگه هم توی ماشین هست، حسابی به خودش ریده بود و صدای خنده‌ی تصنعی و بلند من بعد از فهمیدن ماجرا، باعث تشدید این ترس شده بود. برای ایجاد وحشتِ بیشتر به مجی گفتم سریع در ماشین رو قفل کنه و دستم رو از پشت دور گردن و سینه‌‌ی پیرمرد قلاب کردم و چسبیده به گوشش گفتم: «می‌خوای همینجا کونت بذاریم پیری؟» 

همزمان به این فکر می‌کردم که نکنه یهو سکته کنه و پیری داشت با عجز معصومانه‌ای التماس می‌کرد که ولش کنیم و ببخشیم و غلط کرده و ما جای پسرش هستیم و غیره. وحشت پیرمرد بر شهوت پیرمرد غلبه کرده بود و صورتش مثل گچ نورانی بود و سفیدی موهاش شمایل پیامبرگونه‌ای به خود گرفته بود و به طور کلی، فوق‌العاده دوست‌داشتنی‌ و ناز به نظر می‌رسید. زیبایی و مظلومیتش توأمان دل هر ظالمی رو به درد میاورد. مجی هم در رو براش باز کرد و با عبارت «بدو گمشو پایین» به بیرون بدرقه‌ش کرد. 

موافقین ۱ مخالفین ۱ 19/04/26
مرحوم شیدا راعی ..

cm's ۰

no comment

comment

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی