خودگویی با میکروفون

شیدا راعی

آری، بدون تردید من تنها مسافری بیش نیستم. زائری بر روی زمین. آیا شما بیش از این هستید؟
گوته- ورتر

archive
Friday, 18 September 2020، 06:24 PM

مرثیه‌ای برای اسمورودینکا

چشم‌هام رو می‌بندم و با لب‌هام ساق پات رو گاز می‌گیرم و انگار که خیلی حشریِ این کار باشم، ادای اون‌هایی که فتیش پا دارند رو در میارم‌. بعد مسخره بازی رو می‌ذارم کنار، می‌خندم، بغلت می‌کنم، پیشونیت رو می‌بوسم و می‌گم که باید یه جوری این بودنِ با تو رو، یعنی چنین خوشبختی بزرگی که نصیبم شده رو، جبران کنم. باید مابه‌ازای همچین هدیه‌ای رو، یعنی همین بودن با تو رو، به هستی پرداخت کنم.

و اینکه چقدر خودم رو به خاطر هم‌نشینی با تو، نسبت به هستی، مدیون و بدهکار می‌دونم. و اینکه از وقتی وارد زندگی‌م شدی، بهترین روزهای عمرم رو می‌گذرونم و هیچوقت مثل حالا احساس زنده بودن نداشتم و ازت به اندازه‌ی یک عمر ممنونم و. 

لبخند که زدی، اضافه می‌کنم؛ از اونجا که من حاضر نیستم هیچ فاک یا کوفتی به هستی تقدیم کنم و با توجه به اینکه حال و حوصله‌ی ادای دِین ندارم و از بدهکار بودن هم اصلاً خوشم نمیاد، پس بهتره که همین حالا گورت رو از زندگیم گم کنی بیرون. و بلافاصله موهات رو می‌گیرم تو دستم و از روی تخت می‌کشمت پایین و در حالی که صدای جیغت بلند شده و توی صورت و دست‌هام پنجه می‌کشی، از خونه می‌ندازمت بیرون و وقتی پشت در شروع به فحش دادن و جیغ کشیدن کردی و حسابی با مشت‌ کوبیدی توی در، با خنده در رو برات باز می‌کنم و می‌گم که منو ببخشی و غلط کردم و فقط خواستم یه کم شوخی کرده باشم و در عوض بیا هر چقدر می‌خوای موهای من رو بکش و از خونه پرتم کن بیرون و. 
و وقتی تونستم آرومت کنم، دوباره محکم بغلت می‌کنم و صورتت رو غرق بوسه می‌کنم و این بار بدون اینکه فرصت هیچ‌ حرکتی داشته باشی، محکم می‌زنم زیر پات و می‌ندازمت زمین و انقدر سر و صورتت رو می‌کوبم به کف اتاق که از حال بری و دیگه هیچوقت، بلند نشی.

 

 


 هواداران عزیزم
در کامنت‌ها و پیام‌های بی‌شماری، علت پایان‌ یافتن مجموعه‌ی «هزار نامه به اسمورودینکا» را جویا شده بودید. اکنون توجه شما را به علت پایان یافتن این نامه‌ها جلب می‌کنم:

 

یک نامه از اسمورودینکا به شیدا راعی
ببین روانی،

من اصلاً نمی‌دونم تو کی هستی و من رو از کجا پیدا کردی.

این نامه رو هم یه مترجم داره به فارسی می‌نویسه.

ازت می‌خوام که نوشتن این نامه‌های مزخرفت رو برای من متوقف کنی‌.

بسه دیگه، کافیه. من اصلاً تو رو نمی‌شناسم و تو دیگه داری با این نامه‌ها و مزخرفاتت شورش رو در میاری. اه.


اسمورودینکا ۲۵ آگست ۲۰۱۹

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ 20/09/18
مرحوم شیدا راعی ..

cm's ۲

19 September 20 ، 13:51 هیوا جعفری

این چه وضعشه 😑😂😂

شِــیدا:
#خشونت_علیه_زنان

آیِ دکتر آیِ دکتر، شما تقریبا تا یک‌سال پس از درخواست ایشون برای اتمام نامه‌ها به این حرکت عاشقانه ادامه دادید، انگیزه شما ازین کار چی بوده و چه چیزی الان شما رو متوقف کرده؟

 

+ یاد آهنگ جینی فالکو افتادم. :‌))

شِــیدا:
نامه‌ رو مرغان دریایی از سیبری آوردند. ماه‌ها طول کشیده تا برسه.

comment

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی