آشکارا پنهان
برادرزادهام چند ماهه که از ۲ سالگی عبور کرده و به سن خودارضایی رسیده. به خصوص که خودارضایی توی این سن بین دختربچهها رفتار شایعتریه. دمرو میخوابه و با حالت خیلی تابلویی خودش رو به زمین فشار میده. یه حرکت عقب و جلوی خفیف. میرم نزدیکش دراز میکشم و میگم «داری چِعار میعُنی؟» میگه «دارم بازی میعُنَم». میگم اسم بازیت چیه؟ به دستاش اشاره میکنه که حالت یه قلب رو باهاش ساخته و میگه «ایطوری». همزمان خودش رو عقب و جلو میکنه. فکر میکنه میتونه من رو اینطوری خر کنه. غافل از اینکه نمیتونه تصور کنه رفتارهاش چقدر برای ما قابل پیشبینی و تابلوئه. وقتی کف پاهاش رو قلقلک میدم، برعکس گذشته، هیچ واکنشی نشون نمیده. کاملاً جذب کاری شده که در حال انجامشه. برعکس همیشه که مدام در حال حرف زدن و شعر خوندن و سر و صدا کردنه، حالا ساکته و مشغول.
حقیقت اینه که ما آدمبزرگها هم توی یه Scale دیگه، همینطور انقدر تابلوئیم. فقط کافیه یه نفر دانش این رو داشته باشه که الگوی رفتارهای ما رو تشخیص بده. همهی اداها و نیات درونیمون رو به راحتی میفهمه. و موضوع غمانگیزیه. حتی حس میکنم اینطور بررسی برادرزادهم غیراخلاقیترین حالتی باشه که میشه به یه انسان بینوا که فکر میکنه پیدا نیست، ولی کاملا پیداست، روا داشت.
چرا دو نفر انلایکت کردن؟
چی گفتی مگه؟:))
جالب بود که