چرا؟
در ادامهی مطلب در مورد علت یک پدیده حرف زدم، پس برای مخاطب این متن لازمه که اول از چیستی این پدیده آگاه بشه. چه پدیدهای؟ این پدیده: https://t.me/FarnazSeifi/99
فرضیهای که در خصوص علت این پدیده به ذهنم میرسه اینه که حداقل بخشی از این قضیه به ناتوانی در «ارتباط برقرار کردن» مربوط میشه. یکی از ویژگیهای کودکان کر و لال مادرزاد Deaf and Dumb or Deaf and mute پرخاش زیاد اونهاست. به دلیل مشکلی که در رابطه با فهم و بیان احساسات و عواطف دارند، و از اونجا که نه میتونند بفهمند و نه میتونند بفهمونند و به طور کلی در ارتباط برقرار کردن ناتوان هستند، ناچاراً به پرخاش متوسل میشن. به عنوان مثال این طبیعت پرخاشگرانه در بین نابیناها دیده نمیشه. این مقدمه رو گوشهی ذهنتون نگه دارید تا با یه مثال ادامه بدیم.
ایران کشوری کاملاً منزوی (از نظر فرهنگی گرفته تا ابعاد اقتصادی و سیاسی) در کرهی زمین و کهکشان راه شیری محسوب میشه و به همین خاطر ایرانیان به شدت کنجکاو و تشنهی ارتباط با بیرون (خارج) هستند. وقتی ملت غیور آریایی به صفحهی یک فرد معروف خارجی در اینستاگرام یا توئیتر یا غیره حمله میکنند و به فحاشی و مسخرهبازی مشغول میشن، در کنار میل به «بودن در گَله» که یک جور آرامش و احساس اطمینان به همهی افراد گله تزریق میکنه، برطرف کردن یک نیاز دیگه رو هم میشه در اونها دید و اون نیاز به ارتباط برقرار کردن با بیرونه. ارتباط با آدمهایی که به نظر ایشان ایگزاتیک هستند. از اونجا که ۴۰ ساله کشورشون با همهی دنیا قهر و با نیمی از دنیا دشمن بوده، حالا که به واسطهی شبکههای اجتماعی فرصتی فراهم شده که میتونند به صورت مستقیم با «خارجیها» ارتباط برقرار کنند، شاید بشه گفت روش این برقراری ارتباط با بیرون رو -درست مثل کر و لالها- بلد نیستند. آقایی (متولد دههی ۴۰-۳۰ شمسی) از دوران طفولیت خودش نقل میکرد که وقتی یک ماشین غریبه (پدیدهای ایگزاتیک و کمیاب) وارد محلهشون میشده، همهی بچههای محل (کاملاً بیدلیل) با سنگ به ماشین مذکور حمله میکردند. این مثال رو هم گوشهی ذهنتون در کنار اون مقدمه داشته باشید تا به اصل موضوع برسیم.
ما و بقیهی کشورهای بدبخت دنیا از جوامعی بهرهمند هستیم که در اونها شکاف و فاصلهی قابل توجهی بین دو جنس وجود داره (و البته که به یکباره برداشتن محدودیتها و پر کردن تصنعی این شکاف بدون در نظر گرفتن اینکه جامعه یک موجود زندهست و برای تغییر به زمان نیاز داره و چه بسا با بعضی تغییرات سختتر کنار میاد، میتونه منجر به فاجعه بشه) و مردهاش که نقش غالب رو دارند، ارتباط با موجود عجیب و ناشناختهای به نام زن رو (با توجه به اینکه هیچ آموزشی در این رابطه نمیبینند) بلد نیستند و چون نمیدونند که چطور میشه ارتباط برقرار کرد و نزدیک شد، چون این موجود رو فقط به عنوان پدیدهای ایگزاتیک (و نه به عنوان یک آدم معمولی) دیدند و چون خودشون رو موجود قویتری میدونند و جامعه (که شامل خود زنها هم میشه) هم مدام بر این تصور تأکید میکنه، و چون ۹۰ درصدشون نمیتونند (در وهلهی اول) زن رو با هیچ جنبهای به جز جنبهی جنسی ببینند و ادراک کنند، در هنگام مواجهه با زن، شبیه به یک «دِف اند دام» برخورد میکنند، کسی که از ارتباط برقرار کردن و نزدیک شدن ناتوانه.
پاورقی ۱. واضحه که این متن و فرضیهش علمی نیست ولی اگه گفته شده ۹۰ درصد مردها، زنها رو فقط با جنبههای جنسی ادراک میکنند، به این دلیله که بنده همیشه کنجکاو طرز نگاه مردها به زنها بودم. همیشه به نوع نگاه آدمها دقت کردم، نگاهی که از سر توجه و علاقه باشه روی صورت متمرکزه و نگاهی که جنبهی جنسی داشته باشه، از روی صورت حرکت میکنه و روی اعضای بدن فیکس میشه و برداشت من که نتیجهی مشاهدهی مستقیم و پرسش از مردهای جوان بوده، میگه ارزیابیهای اکثرشون در مواجهه با زن، همیشه محوریت جنسی داره. شاید این اتفاق در اولین نگاه، عادی و از نظر بیولوژیکی قابل تبیین باشه. من فقط در حال توصیف چیزی که دیدم (و اصلاً قابل تعمیم و نتیجهگیری نیست) هستم و هرگز وارد بحث اینکه درست و غلط چیه، نشدم.
پاورقی ۲. این اظهار نظر در مورد پسرهاست و به این معنی نیست که در آینده، بَعد از گذشتن از این بُعد و بزرگتر شدن، نمیتونند به ابعاد دیگهی یک زن توجه داشته باشند.
پاورقی ۳. ادعای نویسنده در مورد کودکان کر و لال چندان دقیق نیست. چون همهی کودکان کر و لال Aggressive nature ندارند.
پاورقی 4. نویسندهی این پست ادعا میکنه که مزاحمتهای جنسی به خاطر شکاف جنسیتی و ناتوانی در ارتباط برقرار کردن به وجود میاد در حالی که این پدیده در کشورهای اروپایی و آمریکا هم وجود داره. احتمالاً در این کشورها به اندازهی ایران نیست ولی به هر حال نویسنده از شما انتظار داره که در مورد صحیح بودن فرضیهای که در این متن مطرح کرده و حالا داره شُل بودنش رو نشون میده شک کنید.
«قطعاً در این کشورها به اندازهی ایران نیست»
از کجا میگی؟