جامانده از ۹۶
در مورد چندتا موضوع خیلی مهم میخوام صحبت کنم. اولیش سیبیلامه. چندروزیه که خیلی بلند شده و هی میره تو دهنم و از اونجا که بنده ذاتاً آدم روانرنجوری هستم، بدجوری نسبت به تغییرات این چنینی وسواس پیدا میکنم و شرایط جوری رقم خورده که روزانه حدود ۶-۷ ساعت در حال سیبیل خوردن باشم. برای اینکه بیشتر و عمیقتر با این تصویر روبهرو بشید، ازتون خواهش میکنم که تصور کنید نشستید توی مترو یا اتوبوس یا هر فضای تنگ دیگهای و روبهروتون یه آقایی با دندونای زرد و کج و معوج، داره سیبیلاش رو میخوره و به چشمان زیبای شما نگاه میکنه.
موضوع مهم بعدی، افزایش نرخ عوارض خروج از کشور توسط دولت در سال پیش روئه. میدونم این موضوع مربوط به چندماه پیشه ولی من یادم رفته بود که در موردش اظهار فضله کنم، لذا گیر ندید. از نظر بنده، دولت یکی از بهترین راهها رو واسه افزایش مالیات و کسب درآمد استفاده کرده. به طوری که این افزایش نرخ هرگز متوجه اقشار ضعیف جامعه نیست و از جیب کسایی کسر میشه که چنین مبلغی واسشون چندان قابل توجه نیست. به عنوان مثال، مادر من بعد از شنیدن خبر افزایش نرخ عوارض خروج از کشور اذعان داشت؛ چه فرقی میکنه، فوقش سالی یکی دوبار بشه، که در مقایسه با بقیهی هزینههای یه سفر، ۷۰ تومن چندان توفیری با ۲۰۰ تومن نداره. (نقل به مضمون). برای شفاف سازی، لازم میدونم اذعان بدارم که مادر من حداقل ماهی ۳- ۳,۵ حقوق بازنشستگی میگیره، و از پساندازی که داره هم، ماهی حداقل ۲ تومن سود داره. به عبارتی، حدود ۵- ۶ تومن درآمد برای کسی که سرپرست خانوار نیست و هزینهای واسه اجاره خونه یا تهیهی جهیزیه برای دختر یا غیره نداره. اگه فرض کنیم که بابام هم ماهی ۶ تومن درآمد داشته باشه، به این نتیجه میرسیم که ۷۰ تومن با ۳۰۰ تومن برای سفر این خانوادهی متوسطِ دونفره که فوقش دوبار در سال ممکنه اتفاق بیفته، واقعا زیاد فرقی نداره.
نقطهی مقابلش منم که نشستم روبهروی شما، با دوندونای زرد و کج و معوج، در حال سیبیل خوردن. برای شهروندان کمدرآمدی(poor but proud) مثه من ۷۰ هزار تومن با ۲۰۰-۳۰۰ هزار تومن تفاوت خیلی تعیینکنندهای محسوب میشه. به خصوص وقتی که چندین بار در سال تکرار بشه. اما مسئلهای که وجود داره، اینه که اقشار کمدرآمدی مثه من، هرگز سفر کاری یا تفریحیِ خارج از کشور نمیرن. به عبارتی، اصلاً ما ناخن نداریم که باهاش کونمون رو بخارونیم، دیگه چه برسه به اینکه بخوایم به خاطر افزایش نرخ ناخنگیر(nail clipper) ناراحت بشیم. ممکنه این پرسش در اذهان مستهجن شما به وجود بیاد که؛ پس این همه سر و صدا واسه این افزایش نرخ از طرف کی بود؟ اگر بحثهای علمی و کارشناسی رو بذاریم کنار- چون ما عوامالناس(vulgar) نیازی به بحث جدی و کارشناسی نداریم- افرادی که به خاطر این قضیه ناراحتی میکنند، از دو حال خارج نیستند. یا از اقشار پردرآمد جامعه محسوب میشن که پس گه میخورن به این یه چس(very little) پول اعتراضی داشته باشند! یا از اقشار کمدرآمدی هستند که تا پیش از این، یه مقدار چسخوری(parsimony) چاشنیِ زندگیشون میکردند و به ترکیه، گرجستان و غیره سفر قطر میکردند(Mr.Hayati remarks). این عزیزان هم میتونند از این پس کمتر از این گهخوریا(the opposite of chos khori) مرتکب بشن و در عوض به جاذبههای گردشگری ارزانِ داخل کشور مثه امام زاده شلغم، سه راهی سلفچگان، حرم مطهر امام خمینی و دیگر مناطق اقماری مراجعت کنند. البته به شرطی که ما را از دعای خیر خودشان محروم نفرمایند.