تحلیلی گستاخانه بر ثروت و داراییهای ثروتمندان
گاهی واسم سؤال میشه که چجوری این همه پول و سرمایه توسط یه نفر جمع شده. دارم از کسایی حرف میزنم که فقط ۵۰-۶۰ میلیارد سرمایهشون جلوی چشممه.
در اینجا لازمه که یه مقدار در مورد میلیارد صحبت کنم که اگه احیاناً تو باغ نیستید، یه شناختی نسبت به ابعادش پیدا کنید؛ من اگه یه میلیارد پول داشته باشم، چون ایدهای برای ایجاد کسبوکار ندارم، میرم میذارمش توی بانک. اگه رئیس یه شعبه بدونه که من قصد دارم یه میلیارد پول بیارم تو بانکش، به احترامم بلند میشه و شاید بگه واسم یه نوشیدنی هم بیارند. در همین راستا، نرخ سودی که بانک مرکزی تعیین کرده رو به یه ورش(سمت چپ) میگیره و واسه اینکه مشتریِ خوب و خری مثه من رو از دست نده، بهم پیشنهاد سود ۲۰ درصد میده. ینی ماهیانه چیزی حدود ۱۵ میلیون میتونم از این یه میلیارد سود داشته باشم. توی داهات ما، کسی که ۱۵ میلیون در ماه درآمد داشته باشه، میلیاردر نیست. ولی با این درآمد میشه تو شهرای بزرگی مثه تهران، مشهد، شیراز، اصفهان و غیره با رفاه نسبتاً خوبی زندگی کرد. پول گذاشتن توی بانک واسه کسیه که بلد نباشه، یا حال نداشته باشه با پولش کار کنه. وگرنه کسی که عقل و عرضهی کار کردن داشته باشه، میتونه با سرمایهگذاری بهتر، بیشتر هم پول در بیاره. همهی این صحبتها در مورد یک میلیارد بود و حالا در مورد کسایی حرف میزنم که ۶۰ میلیارد سرمایهشون جلوی چشممه. یعنی حداقل ۹۰۰ میلیون درآمد در ماه. البته که ثروتمندتر از اینها هم زیاد وجود داره ولی میخوام در مورد مصداقهایی حرف بزنم که جلوی چشمماند. اینارو دونه دونه میپرسیدم که چجوری به اینجا رسیدند. واسم گفت که آقای x سی سال پیش از بندر سیگار قاچاق میکرده. آقای y تو کار قاچاق طلا بوده. آقای z سپاه و الی آخر.
همهی این آدما حالا کارهای قانونی دارند. شرکت و تشکیلات دارند. آدمای دستبهخیر و موجهی هستند و کلی کارمند و کارگر از سفرهی سرمایه و کارشون ارتزاق میکنند. همچنین نمیشه این موضوع رو به همه تعمیم داد و گفت همهی پولدارهای امروز، ۴۰ سال پیش با قاچاق پولدار شدند. ولی دارم به یقین میرسم که هر جا یه سرمایهی کلانی هست، اگه نسل به نسل به عقب برگردی، قطعاً به برههای میرسی که واسه اون افراد( خاندان) یه جور سکوی پرش بوده. و معمولاً، تَکرار میکنم؛ معمولاً این سکو پرش یه جور دزدی( کلاهبرداری، رانت، دور زدن قانون یا غیره) بوده.
اگه خونهای که توش زندگی میکنید متری ۴۰ میلیون( یا بیشتر) میارزه یا فرشهای خونتون فرش دستبافت اصفهانه و دونهای ۱۰۰ میلیون( یا بیشتر) ارزش داره یا غیره، به این معنیه که از نقطهنظر نگارنده، شما بچه مایهدار محسوب میشید و میتونید در خاندان خودتون جستجو کنید و ببینید کدام یک از پدر یا پدرانتون دزد بودند.
تحلیل جامعهشناختیای که میشود از این متن استخراج کرد، این است که برای یک جوان ایرانی، به دلیل عدم تخصیص عادلانهی فرصتها و ثروتها در جامعهی ایران، به طور جدی غیرقابل باور است که ثروتی کلان، از راهی درست و اخلاقی بدست آمده باشد. این گزاره که به سختی میتوان آن را نقض کرد، در حافظهی تاریخی همهی مردمان ایران زمین وجود دارد. از سلسلهی هخامنشیان و کوروش کبیرِ جاکش گرفته تا سلسلهی پهلوی و شاهنشاه آریامهر محمدرضاشاهِ جاکش، ایرانیان هرگز با مفهوم عدالت -به معنای سیستماتیک آن- در جامعه روبهرو نبودهاند. [این ۴۰ سال هم که اصن قربونشون برم.]