خودگویی با میکروفون

شیدا راعی

آری، بدون تردید من تنها مسافری بیش نیستم. زائری بر روی زمین. آیا شما بیش از این هستید؟
گوته- ورتر

archive
Wednesday, 11 December 2019، 06:25 PM

در امتداد دیوار

دیوار آجری بود و سوراخ‌های بسیار داشت و سگ، آلت خود را حریصانه در سوراخ‌های سیمانیِ بین آجرها فرو می‌کرد و از درد، ناله می‌زد و از لذت، نفس‌نفس می‌زد.
 درد و لذت، ناله و اصرار.
 با خود گفتم که بیش از این نمی‌تواند دوام بیاورد، نفس‌های پر از هوسش صدای خس‌خسِ دلهره‌آوری به خود گرفته بود.
ترسیدم،
گفتم سگ...
با پوزه‌ای باز و پاهایی لرزان سوی من نگاه کرد
 آلتش آخته و خونین در سوراخ پنهان بود
گفتم سگ...
 تو را چه شده است؟ 
دمی آرام‌گیر. 
سگ‌ با چشم‌های سرخ و پر از درد نگاه می‌کرد. گویی چاره‌ای ندارد و خودش هم نمی‌داند چرا این چنین دردناک خود را هلاک می‌کند. گویی او نیز راضی به این وضعیت نیست. نگاه پر از زجرش اینطور در ذهنم ترجمه می‌شد.
رو گرداند و با شدتی بیشتر آلت خود را در شکاف‌های دیوار فرو کرد، هزار بار بیشتر و شدیدتر از قبل. 
دیگر چیزی نمی‌‌فهمید،
ایستاده به دیوار، 
رعشه‌های دیوانه‌وار.

موافقین ۲ مخالفین ۰ 19/12/11
مرحوم شیدا راعی ..

cm's ۲

11 December 19 ، 18:43 هم میهن

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

 

هم میهن ارجمند! درود فراوان!

 با هدف توانمند سازی فرهنگ ملی و پاسداری از یکپارچگی ایران کهن

"وب بر شاخسار سخن "

هر ماه دو یادداشت ملی میهنی را به هموطنان عزیز پیشکش می کند.

خواهشمنداست ضمن مطالعه، آن را به ده نفر از هم میهنان ارسال نمایید.

 

آدرس ها:

 

http://payam-ghanoun.ir/

http://payam-chanoun.blogfa.com/

 

[گل]

 

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

شِــیدا:
مرده‌شور ایرانِ کهن و مدرن‌تون رو ببرند

بعضی وقتا، همینه ها. همین

شِــیدا:
شایدم همیشه، همه‌ی ما.

comment

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی