بوی تو میکشد مرا
یکی از ابعاد انسان، بو گندو بودن و تولید بوی گند کردن است. شما زمانی که از کمر پدرتان به سمت رحِم مادرتان رهسپار میشوید، در غالب یک مادهی بو گندو قرا دارید. پس از ۹ ماه که به گیتی شرفیاب میشوید، روزی چند مرتبه کثافت تولید میکنید و به مرور تولیدات خود را از نظر کمی و کیفی ارتقاء میدهید. پس از پایان دوران کودکی، از طریق حلق، عرق و غیره هم بوی گند تولید میکنید.
دفعهی بعدی که جلوی آیینه ایستاه بودید و قصد داشتید به خودتان پیفپاف و بهبه بزنید، حتماً یک برآوُردی نسبت به بوهای گندی که احتمالاً در طول عمر پر برکتتان تولید خواهید کرد، داشته باشید. ممکن است تصور شود که این حرفها خوب و جالب نیستند چون ما را به سمت افکار و احساسات منفی میبرند. در پاسخ، باید بدین نکته آگاه باشید که اگر در طول زندگیِ خود به سمت افکار و احساسات منفی نروید، این افکار و احساسات منفی هستند که به سمت شما میآیند. بله، گریزی از آنها نیست و بهتر آنکه مثل یک شوالیهی شجاعِ بوگندو با آنها روبهرو شویم. یک ضربالمثل معروف جامائیکایی میگوید؛ «گربه رو باید همون اول کار دم حجله کرد»
سرانجام پس از سالها تولید کثافت و انواع بوهای افتضاح، شما (شکر خدا) خواهید مُرد. و رسماً به یک کثافت به تمام معنا و متعفن تبدیل خواهید شد تا اینکه بالاخره تنِ لشتان تجزیه شده و جهان از لوث وجودتان پاک شود.